جدول جو
جدول جو

معنی رز چرده - جستجوی لغت در جدول جو

رز چرده
برگ انگور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ چَ / چِ / چُ دَ /دِ)
مایل به زردی و زردرنگ. (ناظم الاطباء). زرد گونه. صورتی که رنگ آن به زردی تمایل دارد
لغت نامه دهخدا
گریخته. رم زده. رم دیده. (آنندراج). رجوع به رم زده و رم دیده شود:
هرچند که بر چشم تو شوخی است مسلم
پیش دل رم کردۀ ما آهوی لنگ است.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
درهم وبرهم شده (موی) مجعد: پسرکی ده یازده ساله ریز نقش باموهای وز کرده، ترش شده و کف کرده (ماست و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رم کرده
تصویر رم کرده
گریخته، رم زده، رم دیده
فرهنگ لغت هوشیار